وبلاگ رسمی آثار وحید ضیائی

وبلاگ رسمی آثار وحید ضیائی

این وبلاگ به باز انتشار آثار دکتر وحید ضیائی (شاعر ، نویسنده ، مترجم ، روزنامه نگار ) می پردازد .
وبلاگ رسمی آثار وحید ضیائی

وبلاگ رسمی آثار وحید ضیائی

این وبلاگ به باز انتشار آثار دکتر وحید ضیائی (شاعر ، نویسنده ، مترجم ، روزنامه نگار ) می پردازد .

از مجموعه در دست انتشار قجر بوران

نهالی که در دلم می نشانی        دستم

به سایه خواهد فریفت در انحنای عقرب و پیپ

من آن چشم های اسفندیارم در گز

یا چوبی که به آستین فرشته ای فرو برده سیاه زنگی

که می خورد از چرایی مرز های تشنه

حریم های خالی

تاریخ به صورت تو تکرار می شود از جایی که برمی خیزد آفتاب

و سرنای پیر زن لکاته ای در افق

که قوز های درشتش چهار چوب جنگ های فربه اند

باغی بکار در چشم بی خوابم

با رگه هایی از شفق

زیلویی به وسعت کویر ، سجاده

خشتی که بنای زاهدانی ست درمن

با نعلین آفتاب دو سر

و خانه ای از دندان های مرمرین سر هایی

که با باد متواری

که با داغ همبسترند

هر تخت تابوتی ست

که جنازه های در من را جیر جیر می کند

و درختی که از کلاغ آویزان است

گزارش مبهم یک ترکتازی واروونه ست

گرگ ها در سینه ام زوزه می کشند

و مهماندار

پری نارس سرمه ای پوشی ست

که دولولی از جنس سفر دارد

هر شب که ماه پوسته می اندازد

ماری از دهان تو هبوط می کند

او آدمی ست که در چهار راه چه کنم دنیا واق می زند

و عبای ابر

رقصی عجیب غوغایی دارد

همان گرگان سطور و ساطور

جنینی در مرا کشته اند

پهلوانی پاشنه بلند

که بار ها از اسب به زمین می خوراند

سیگاری به آسمان ژنده ی بالای سرش تعارف می کند

ورم

پوستی میشود از ببری آغشته عاشق

که کتاب های درسی دنیارا رنگ می کند

در مازندران منقرض می شود

در کسوت تابلویی زیبا

که سوخته است

تنش

وطنش

شهرش

در برفی که از کتف هایش میریزد

وقت گز وقت همآغوشی ؛

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.